به گزارش همنوا؛  در حالي که با آغاز بهار شهرهاي ايران با گلکاري‌ها و المان‌هاي متنوع و فضاهاي سبز جاذبه بصري متفاوتي ايجاد کرده‌اند ولي تبريز خسته و بي رمق همچنان چهره سخت و زمستاني خود را حفظ کرده است. نوروز امسال تبريز آغازي متفاوت‌تر از باهاران سابق را تجربه کرد. نوروزي که انگار کسي در شهر منتظرش نبود تا با کمي سليقه و ذوق، رنگ بهاري‌تري در تبريز جاري کند. نه مثل سال هاي گذشته از انبوه گلهاي بنفشه خبري بود و نه از پيچيدن بوي شب بوها در نقاط مختلف شهر. چيدن جعبه‌‎هاي گل رنگين بنفشه در کنار بلوارها و دستان باغباناني که با وسواس ريشه‌هاي کوچک را در دل خاک مي‌کاشتند، امسال صحنه اي نبود که زياد ديده شود. حتي نگاهي به آمار کاشت گلهاي بهاره هم حکايت از همين دارد که بهار 98 مثل هميشه شروع نشد. اين در حالي بود که کلانشهرهاي ديگر از روزهاي مانده به عيد با گلکاري‌هاي وسيع و متفاوت و انتشار تصاوير اين فضاسازي ها، سعي در جذب گردشگران نوروزي داشتند؛ تبريز حتي موفق به کسب رضايت شهروندان خود نبود. در سالهاي اخير طراحي و نصب المان‌هاي نوروزي از خلاقيت‌هايي محسوب مي‌شود که در صورت انتخاب صحيح و جاي گذاري مناسب مي‌تواند فرصتي براي استقبال و جذب شهروندان باشد. کلانشهر مشهد با تمرکز خوبي که روي اين موضوع داشته موفق به جذب گردشگران زيادي در موسم نوروز شد. بعدها شهرداري تبريز هم تلاش‌هاي کوچکي براي استفاده از المان ها در سطح شهر داشت که متاسفانه ناکام ماند چرا که بيشتر آن کپي‌هاي چند باره از طرح هاي تکراري بود. اين شکست و ناکامي تبريز در استفاده از المان‌هاي نوروزي زماني بيشتر نمود پيدا کرد که نوروز امسال تبريزي‌ها در يکي از نقاط شهري شاهد نصب المان بابانوئل بودند. نمادي که هيچ تناسبي با فرهنگ و آيين ايران و آذربايجان نداشت. همين موضوع نشان مي‌دهد مسئولان شهري نه تنها حوصله و فرصتي براي تمرکز بر چنين پروژه هاي خلاقانه و زيبايي شناسانه ندارند که بيشتر افرادي نابلد و بي تخصص در حوزه شهري هستند. هر چند آب و هواي خاص و اقليم متفاوت آذربايجان همواره ترفند و توجيحي براي مسئولاني بوده که حوصله و اراده‌اي براي چنين اقداماتي در تبريز ندارند ولي جالب است بدانيم در کلانشهر مشهد که داراي اقليمي مشابه تبريز است، نوروز امسال 14 ميليون بوته گل بهاري کاشته شد. البته نه تنها اين برتري از ميزان کمّي گلکاري‌ها در مشهد حکايت دارد که حتي در گامي فراتر، اين گلکاري‌ها با حجم‌هاي متنوع و جذاب نيز در ميادين شهري توانست بدل به جاذبه اي گردشگري شود.   پول نداريم، ذوق و سليقه هم نداريم افت و خيزهاي اقتصادي حالا آنقدر پر هياهو شده که تتمه‌هاي آن تا شهرداري تبريز هم رسيده است. اوضاع مالي شهرداري خوب نيست و اين بر کسي پوشيده نيست، چرا که اگر غير از اين بود، طرح‌هاي عمراني مختلف در گوشه گوشه شهر پيدا مي‌شد. حالا شهروندان هم با اين موضوع کنار آمده‌اند و سطح توقعات خود از شهري که عجولانه مي‌خواهد خود را به عنوان کلانشهر جاي دهد، کاهش داده اند. ولي انگار همين موضوع بهانه خوبي براي مديران شهري شده که از وظايف ساده هم شانه خالي کنند و به بهانه بي پولي، حوصله زيباسازي شهري را هم نداشته باشند. اين در حالي است که متوليان امر مي‌توانند مثل مادري وظيفه‌شناس و دلسوز باشد که عليرغم  توان مالي کم، غذاي ساده‌اي براي بچه‌هاي خود درست کرده، سفره‌اي پهن مي‌کند و با کمي تزئين همان غذاي ساده را با عشق بين خانواده تقسيم مي کند. ولي انگار قرار نيست کسي با آنچه در توان دارد شهر را زيبا کند و با کمي خلاقيت، شهروندان را شيفته شهرشان کند. ارديبهشتي که ديگر بهشت نيست بهار موسم شکفتن گلها و زنده شدن طبيعت است و ارديبهشت همان بهشت بي رقيبي که در بين تمام ماههاي سال زيباترين است. ولي ارديبهشت براي تبريز فرقي با خزان ندارد. نگاهي به تصاوير پر رنگ و لعاب شهرهاي ديگر حالا براي ما تبريزي‌ها فقط آه و افسوس به همراه دارد. طراحي گلکاري‌هاي متنوع در مشهد، برپايي جشنواره لاله هاي کرج، گلکاري‌هاي اصفهان، سبزينگي‌هاي شيراز و... انگار هيچ کدام براي مديران شهري تبريز رقيب محسوب نمي‌شوند و هيچ حس رقابتي را زنده نمي کنند. هر چند در سال‌هاي اخير برپايي جشنواره لاله‌هاي تبريز در پارک ائل‌گلي و ديگر ميادين بزرگ شهري رونق بهاري زيبايي در شهر ايجاد کرده بود و به ناگاه شور و شعف خاصي بين مردم بر پا مي‌شد ولي خب، عمر تمام اتفافات خوب در اين شهر کوتاه است. خيلي زود اين طرح و ايده متفاوت هم دستخوش تحولات انساني شد و پرونده‌اش بسته. بدون اينکه هيچ جايگزيني براي آن تدارک ديده شود. حالا وسع گلکاري‌هاي تبريز آنقدر کم شده که همين اندک شب بو هاي موجود هم با نهايت کج سليقگي و شايد براي از سر باز کردن با فاصله‌هايي نامتعارف کنار يکديگر کاشته مي شوند. کاش مديران، تصميم گيران و آنها که بر مسند زيباسازي اين شهر نشسته‌اند بدانند شهروندان اين شهر توقع چندان زيادي ندارند جز کمي حس شادابي که در شهر جاري باشد.